Sunday, March 24, 2013

تمایز اسلام با دیانت بهائی در چیست؟

تمایز اسلام با دیانت بهائی در چیست؟




Bahar Baran

تمایز اسلام با دیانت بهائی در چیست؟

حضرت مولي الوري تعاليم الهيه را به دو قسمت اصول و فروع تقسيم نموده و در ضمن خطابه اي مي فرمايند:

«مقصد از اديان الفت بين بشر است. لهذا اساس اديان الهي يکي است تعدّد ندارد هر ديني منقسم به دو قسم است قسمي به عالم اخلاق تعلّق دارد و آن علويّت عالم انساني و ترقّيات بشر و معرفة اللّه است و کشف حقايق اشياء، اين امر معنوي است و اصل اساس الهي ابداً تغييري نمي کند اين
اساس جميع اديان است لهذا اساس اديان الهي يکي است. قسم ثاني تعلّق به معاملات دارد و آن فرع است به اقتضاي زمان تغيير مي کند در زمان نوح مقتضي بود انسان حيوانات بحريّه را بخورد در زمان ابراهيم مقتضي چنان بود که انسان خواهر مادري خود را بگيرد مثل سارا که خواهر حضرت ابراهيم بود در زمان آدم چنان مقتضي بود که انسان خواهر خود را بگيرد چنان که هابيل و قابيل نمودند لکن در تورات حرام است. حضرت موسي در بيابان بود براي مجرمين چون محبس نبود اسباب نبود به اقتضاي آن وقت فرمود اگر کسي چشم کسي را کور کند او را کور نمايند اگر دنداني بشکند دندانش را بشکنند، آيا حال ممکن است؟ ده حکم قتل در تورات موجود که هيچيک حالا ممکن نيست جاري شود در يک مسئلهء قتل قاتل حالا جميع عقلا در بحث اند که قاتل را نبايد کشت آن احکام همه حقّ است. لکن به اقتضاي زمان آن وقت براي يک دالر دست دزد بريده مي شد، آيا حالا ممکن است براي هزار دالر دست بريده شود؟ پس اين گونه احکام در هر دوري تغيير مي کند و فرع است امّا اساس اديان که تعلّق به اخلاق و روحانيّات دارد تغيير نميکند و آن اساس يکي است تعدّد و تبدّل ندارد همان اساس را حضرت مسيح تأسيس کرد همان اساس را حضرت محمّد ترويج فرمود. جميع انبياي الهي به حقيقت دعوت نمودند مقصود کلّ يکي است و آن ترقّي و عزّت عالم انساني و مدنيّت آسماني است.»[i]

باري چون اجل ديني فرا رسد، احکامي که روزي حيات بخش جامعه بشري بوده اند ديگر قابل اجرا نيستند و از آن جمله اند احکام نجس بودن مشرکين[ii]، حکم به کشتن مشرکين[iii]، عدم ايجاد روابط دوستانه با يهود و نصاري[iv] ، حکم جنگيدن و کشتن کساني که از قرآن تبعيت نمي کنند[v]، بريدن دستان دزد[vi]، حرام بودن ربا[vii]، آيات مربوط به خريد و فروش برده و کنيز و احکام قصاص و ازدواج دختر و پسر در نه و پانزده سالگي و … . حال اگر به ديده بصيرت بنگريم، خواهيم ديد که هيج يک از اين احکام امروزه قابل اجرا نيستند؛ آيا مي توان امروز با وجود سازمان هاي حقوق بشري عده اي را نجس دانست و به اين علت آنها را کشت و يا با پيروان اديان ديگر بي دليل درگير شد و آنها را به قتل رساند؟ آيا جامعه اسلامي مي تواند کنج عزلت برگزيند و با کشورهاي يهودي و مسيحي ارتباط نداشته باشد؟ آيا مي توان دست کسي را به خاطر دزدي بريد؟ آيا کشورهاي اسلامي مي توانند بدون سود حاصله از صادرات و يا بدون سيستم بانکداري که هر دو مشمول ربا هستند به زندگي ادامه دهند؟ آيا مي توان به خريد و فروش برده يا کنيز پرداخت و يا دختران را در نه سالگي شوهر داد؟ لا والله، هيچ کدام از اين احکام در اين زمانه قابل اجرا نيستند.


از طرفي خداوند در قرآن مي فرمايد که اگر آيه اي را نسخ و يا ترک کنيم، بهتر از آن يا مثل آن را مي آوريم[viii]. آياتي که در کتب ديانت مقدس بهايي موجود است شاهد به وقوع پيوستن وعده الهي در قرآن است و از آن جمله اند حکم رفع دون طهارت از جميع اشيا در مقابل حکم نجاست[ix]، معاشرت با جميع اديان به خوشي و مهرباني در مقابل جنگيدن، کشتن، و عدم برقراري رابطه با اديان ديگر و مشرکين[x]، حرام بودن خريد و فروش برده و کنيز[xi]، حلال بودن ربا و ربح نقود با رعايت انصاف[xii]، برابر بودن حد بلوغ 15 سال در دختران و پسران و ارجح بودن دختران از لحاظ تربيت و … .


از جمله تفاوت هايي که ديانت بهايي با اسلام دارد، ويژگيهاي اعتقاد بهائي در آشتي دادن اعتقادات مذهبي با عقل و نيازهاي انسان زمان و دوري از خرافات است و ارائه تعاليمي براي درمان دردهاي مبتلا به عالم انساني . تعاليمي مثل برابري حقوق همه انسانها اعم از زن و مرد و با هر نوع اعتقاد و باور و ارتباط محبت آميز با پيروان همه اديان و تلاش در جهت نيل به وحدت عالم انساني و برقراري نظامي جهاني با خط و پول و زباني مشترک، رفع فقر و ثروت بيش از اندازه، شکيبائي مذهبي، رفع برخي موانع در جريان سالم ارتباطات مالي مثل آزاد بودن سود عادلانه براي پول، ترک تعصب و تقليد و حذف طبقه روحاني و استفاده در آمدي از دين و جايگزيني يک نظام اداري انتخابي که با اتنخاباتي آزاد و عمومي و بدون تعيين صلاحيت برگزيده ميشوند براي سرپرستي ديني جامعه، تاکيد بر کسب فضائل اخلاق و کمالات انساني و تربيت الزامي فرزندان علي الخصوص دختران ، لغو حکم جهاد و هر گونه جنگ و خشونت در قالب مذهب ، جستجوي آزاد حقيقت و ترک تعصبات بنحوي که حتي فرزندان بهائيان تا زماني که خود به اين باور و تصميم نرسيده باشند که بهائي شوند، عضو جامعه بهائي محسوب نميگردند و به اصطلاح دين موروثي و يا تقليدي در اعتقاد بهائي پذيرفته نيست بلکه نياز به تحري حقيقت است، و صدها ويژگي ديگر که در اين مختصر جاي بيان آن نيست.


اما يک اصل در ديدگاه بهائي نسبت به احکام ديني موجود است که آن را با ديگر اديان متفاوت مي سازد. حضرت بهاءالله مي فرمايند: «اين ظهور از براي اجراي حدودات ظاهره نيامده… بلکه لأجل ظهورات کماليه در انفس انسانيه و ارتقاء ارواحهم الي المقامات الباقيه و مايصدقه عقولهم ظاهر و مشرق شده»[xiii]، يعني ظهور پيامبر براي اينکه احکام و قوانين جديدي وضع کند نيست بلکه بسيار بالاتر از آن يعني رساندن انسان به مقام و کمالي است که شايسته خلقت اوست. بهائيان پيروان همه اديان را محترم ميدانند و با ايشان به محبت رفتار ميکنند و حضرت بهاءالله در اين مورد مي فرمايند: «عاشروا مع الاديان بالروح والريحان ليجدوا منکم عرف الرحمان اياکم ان تأخذکم حمية الجاهلية بين البرية کل بدء من الله و يعود اليه انه لمبداء الخلق و مرجع العالمين»[xiv] يعني با پيـروان ديگراديان با خوشي و خـرمي معاشرت نمائيـد تا بـوي خـوش رحماني را در شما بيابند. مبادا دچار تعصبات جاهلي رايج بين مردمان گرديد همگي از خداوند پديد آمده ايد و به او باز ميگرديد. اوست مبداء خلق و مرجع عالميان.




شالودهء تمام آموزه هاي بهائي «وحدت عالم انساني» است. وحدت عالم انساني ، محور و مرکز انديشه و حرکت در آيين بهائي است و تمام تلاش هاي اين جهاني آيين بهائي، براي رسيدن به آن وحدت انجام مي گيرد. بهائيان بسيار به صلح اهميت مي دهند. زيرا تمدن کنوني بدون دسترسي به صلح راستين قادر به ترقي و پيشرفت نيست و صلح حقيقي فقط نبود جنگ نيست بلکه لازمهء صلح تغيير کلي و برقراري تفاهم و برابري براي تمام افراد نوع بشر در جامعهء بشري است. هدف غايي ديانت بهائي وحدت عالم انساني است و بدون شک مهم ترين وسيله اخلاقي که مي تواند ما را به آن هدف برساند ، صلح و آرامش است. هيچ بنايي با جنگ پايدار نمانده است. چگونه مي توان با تناقض ، منطقي متين بنياد نهاد؟ مگر مي توان براي بر پا داشتن صلح ، جنگ به راه انداخت؟ تنها وسيله براي ايجاد صلح ، تبليغ صلح و اعمال بشر دوستانه است و نه هيچ راه ديگر. البته تنها وسيله کارآمد در آن راه ، محبّت و دوستي است. براي رسيدن به وحدت ، تمام ساز و کارها بايد بر آرامش و محبّت ساخته شوند که در غير اين صورت کسي را نتيجه اي مثبت از اقدامات خود عايد نخواهد شد. تن در ندادن به صلح دروني و بيروني، افزودن دشواري نويني به دشواريهاي کنوني جهان است.


[i]. خطابات جلد 2 – صفحه 312 (خطابه در کنيسهء اسرائيليان سانفرانسيسکو – ١٢اکتبر ١٩١٢ – اوّل ذي قعده ١٣٣٠
[ii]. سوره توبه – آيه
[iii]. سوره توبه – آيه 2
[iv]. سوره مائده – آيه 5
[v]. سوره توبه – آيه 2
[vi]. سوره مائده - آيه 4
[vii]. سوره بقره – آيه 27
[viii]. سوره بقره – آيه 100 [ix]. اقدس - فقره 7
[x]. اقدس - فقره 14
[xi]. اقدس - فقره 7 [xii]. لوح زين المقربي [xiii]. مائده آسماني جلد 4 – صفحه 15 [xiv]. اقدس - فقره
145



Saturday, March 9, 2013

فتواي منصفانهٔ آيت الله ميرزاي شيرازي در مورد بهائيان و مقايسهٔ آن با فتوا های علماء و آيت الله هاي جمهوري اسلامي ايران: 1- خميني ، 2- خامنه اي، 3- مكارم شيرازي، 4- لنكراني.

فتواي منصفانهٔ آيت الله ميرزاي شيرازي در مورد بهائيان
و مقايسهٔ آن با  فتوا های علماء  و آيت الله هاي جمهوري اسلامي ايران (1- خميني ، 2- خامنه اي، 3- مكارم شيرازي، 4- لنكراني (



آيت الله ميرزاي شيرازي  
    میرزامحمّدحسن معروف به میرزای شیرازی، بزرگترین مجتهد عصرخود بود، منحصراً اومرجع تقلید جمیع شیعیان جهان بود یعنی تمام شیعیان درجمیع ممالک، او را به عنوان رهبرروحانی شناخته و او به عنوان راهنما ومثل اعلای قوانین مقدّس اسلام بود. پدراین شخص بزرگ، میرمحمّد خوشنویس ساکن شیراز، که به واسطه خطّاطی درسبک نستعلیق شهرت داشت، ایشان عموزاده پدرحضرت باب بود.  
              





آيت الله ميرزاي شيرازي :  
                  
.... چقدرعلماء ايران به من نوشتند و فتوای مرا برضد بهائيان خواستند؛ من طريقی اتخاذ كردم كه به همه سئوالات آنها پاسخ گويم و آنها را آرام سازم، اگربخواهم همه آنها را به تو بگويم خسته می شوی. در بين آنها بودند: ميرزا حسن آشتيانی ازطهران، شيخ محمد باقر و شيخ محمد تقی ازاصفهان، سَيِّد علی اكبر و شيخ طاهر عرب از شيراز، ملا عبدالله بروجردی ازهمدان و سايرين ازشهرهای مختلف، شايد صد نامه و به هرنامه؛ من جوابی دادم ونويسنده اش را آرام كردم.
 ...
درسال 1301 جمعی ازمؤمنين به وسيله نايب السلطنه؛ كامران ميرزا؛ درطهران بازداشت شدند و برای مدّت 2 سال در وضع اَسَفناكی به زندان افتادند، هرروز بازخواست می شدند و اوضاع؛ برايشان بسيارمشكل بود، من به ناصرالدين شاه نوشتم و به او گفتم: چرا بدون علّت و بدون دستور و فتوای من؛ باعث تشديد اين وضع مشكل شديد؟ بواسطه شما است، كه اين مذهب درمملكت و بين مردمان گسترش يافته، رسول الله حضرت محمّد فرموده: "مردمان، به آنچه از آن، باز داشته می شوند؛ رو میآورند." منع و توقيف شما،  باعث تقويّت اين مذهب گشته؛ شما به محض وصول نامه من، دنبال زندانيّان بفرستيد؛ به آنها مَحَبّت كنيد وآنها را آزاد كنيد، و از اين به بعد هيچكس برای اين موضوع نبايد پس از وصول نامه من كشته شود. ناصرالدين شاه زندانيان را احضارنمود، به هركدام يك اشرفی داد و آنها را آزاد ساخت. دربين آنها حاجی ملا علی شهميرزادی، حاجی آخوند، آقا ميرزا ابوالفضائل گلپايگانی، حاجی امين مشهدی، علی قزوينی و اشخاص ديگر زندانی بودند. اين يكی از كارهای من بود كه برای خدمت امر انجام دادم
...
ويكی ديگر؛ وقتی بود كه سَيِّد جمال الدّين اسدآبادی، كه به افغانی مشهوراست، نقشه های غير واقع در اسلامبول طرح نموده بود، او مطالبی ضميمه كتاب اقدس كرده بود ومهملاتی از خود در آن كتاب گنجانيده بود، در بين مطالب كه در كتاب گنجانده بود اينكه؛ مساجد مسلمين بايد ويران و با خاك یكسان گردد، مكّه بايد خراب گردد و مدينه بايد سرنگون شود، با مطالبی ديگر؛ او اينها را به تركی ترجمه كرده بود و به سلطان عبدالحميد داده بود، بطوريكه سلطان عبدالحميد؛ عصبانی شود ونتيجه نادرست ازآن حاصل آيد، سلطان عبدالحميد؛ مطلبی درباره اين كتاب به من نوشت و اظهار داشت جه بايد بكند ؟ من جواب دادم: شما حقی نداريد در اين قبيل مطالب؛ دخالتی كنيد، هر كس اين كار را كرده است غرض داشته، تمام اين قبيل كتابها را برای من بفرست، پس از بررسی موضوع، من تصميم می گيرم چه بايد با آنها بكنم، سلطان عبدالحميد آنها را فرستاد و من به شيخ حسن دادم كه همه آنها را به دريا بريزد؛ درجائيكه فرو روند ومحو گردند.  پسرم تو نمی دانی چقدرعلماء ايران به من نوشتند و فتوای مرا برضد بهائيان خواستند؛ من طريقی اتخاذ كردم كه به همه سئوالات آنها پاسخ گويم و آنها را آرام سازم، اگربخواهم همه آنها را به تو بگويم خسته می شوی. در بين آنها بودند:  ميرزاحسن آشتيانی ازطهران، شيخ محمد باقر و شيخ محمدتقی ازاصفهان، سَيِّدعلی اكبر و شيخ طاهرعرب از شيراز، ملا عبدالله بروجردی ازهمدان و سايرين از شهرهای مختلف، شايد صد نامه و به هرنامه؛ من جوابی دادم ونويسنده اش را آرام كردم.
ميرزا آقا افنان  به  میرزای شیرازی:
حقيقتاَ كاروحمايت شما از اين امر؛ بسيار ارزشمند می باشد.
 :See More
http://behnazar.blogspot.com/2013/03/blog-post_9.html


و:

 فتوا های علماء و آيت الله هاي جمهوري اسلامي ايران ( 1- خميني ، 2- خامنه اي ، 3-  مكارم شيرازي ، 4-  لنكراني ) در اين زمان:

   1- خميني :

نگاه علمای اسلام در خصوص دیانت بهائیان (1-1) خمینی
:


انجمن حجتیه، اجازه است
فاده از وجوهات جهت مبارزه با بهائیت

حضرت آیتاللّه العظمی جناب آقای حاج آقا روحاللّه خمینی ـ دام ظلّه العالی


سلام علیکم شاید خاطر مبارک مستحضر باشد که چند سالی است عدهای از افراد متدین و با ایمان تحت رهبری حضرت حجتالاسلام آقای حاج شیخ محمود حلبی برای مبارزه اصولی با مرام ساختگی بهائیت جلسات منظمی تشکیل داده و در این جلسات مطالب آموزندهای تدریس و افراد را با مقام شامخ حضرت ولی عصر ـ ارواحنا و ارواح العالمین له الفدا ـ آشنا می‌سازند. اخیراً دامنه فعالیت این جلسات از تهران و اصفهان و مشهد و شیراز و مراکز مهم گذشته و حتی به دهات دوردست کشانیده شده و در اثر عنایات خاصه حضرت بقیةاللّه الاعظم امام زمان ـ صلواتاللّه و سلامه علیه ـ توانستهاند در این مدت حدود پانصد نفر از افراد فرقه ضالۀ بهاییه را به صراط مستقیم توحید هدایت و به دیانت مقدسه اسلام مشرف نموده و عده کثیری از افراد متزلزل را که در خطر سقوط به دامان آن گروه قرار گرفته بودند از پرتگاه نجات دهند. اولاً نظر مبارک حضرت آیتاللّه درباره این عده و اقدام آنان چیست؟ ثانیاً همکاری با آن‌ها و تقویت آنانچه صورتی دارد؟ ثالثاً آیا می‌توان در صورت لزوم از وجوه شرعیه در این راه مصرف نمود یا نه؟ استدعا آنکه نظر مبارک را صریحاً امر به ابلاغ فرمایند. والسلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته. 

 
بسمه تعالی


در فرض مذکور هم اقدامات آقایان مورد تقدیر و رضای خداوند متعال است و نیز همکاری و همراهی با آن‌ها مرضی ولی عصر ـ عجلاللّه فرجه ـ است. و هم مجازند


مؤمنین از وجوه شرعیه از قبیل زکوات و شرعیات به آن‌ها بدهند. در صورت لزوم مجازند از ثلث سهم مبارک امام ـ علیه السلام ـ به آن‌ها کمک کنند؛ البته تحت نظارت اشخاص متعهد و اگر جناب مستطاب حجت الاسلام آقای حلبی ـ دامت برکاته ـ می‌توانند، تحت نظارت ایشان وجوه داده شود. از خداوند تعالی موفقیت آن‌ها را خواستار است.


۵ شهر شعبان المعظم ۱۳۹۰


روح اللّه الموسوی الخمینی





2- خامنه اي
 

نگاه علمای اسلام در خصوص دیانت بهائیان (2-1) خامنه اي



از آنجا که در شهرستان مرودشت استان فارس تعداد کمی از بهائیان به شغل مغازه داری مشغول شده‌اند و مردم روزانه با آن‌ها معاشرت و به داد ستد می‌پردازند لذا از محضر جنابعالی استدعا می‌رود به سوالات زیر پاسخ نمائید(۹)

۱- آیا بهائیان مسلمان هستند و یا کافر و نجس؟


۲- حکم سلام و دست دادن با آن‌ها چگونه است؟


۳- حکم خرید از مغازه آن‌ها و فروش چیزی به آن‌ها چگونه است؟


۴- آیا بر سر سفره ایشان می‌توان حاضر شد و از غذای این فرقه ضاله خورد؟


جواب: جمیع افراد فرقه ضاله بهائی محکوم به کفر و نجاست هستند و از غذا و سایر چیزهایی که با رطوبت مسری در تماس با آن‌ها بوده است باید اجتناب کرد و بر مومنین واجب است که با جیله و فسادگری این فرقه گمراه مقابله کنند.
                         
3– مکارم شیرازی 
    
                                                                                                                نگاه علمای اسلام در خصوص دیانت بهائیان (3-1) مکارم شیرازی
- آیا بهائیان م
سلمان هستند و یا کافر و نجس؟

۲- حکم سلام و دست دادن با آن‌ها چگونه است؟


۳- حکم خرید از مغازه آن‌ها و فروش چیزی به آن‌ها چگونه است؟


۴- آیا بر سر سفره ایشان می‌توان حاضر شد و از غذای این فرقه ضاله خورد


جواب: ۱تا۴ اعضای فرقه ضاله از زمره مسلمین خارجند و هر گونه رابطه‌ای با آن‌ها حرام است مگر در مواردی که امید ارشاد و هدایت آن‌ها باشد.
                                                                                                                                      


                            
4-  فاضل لنكراني

نگاه علمای اسلام در خصوص دیانت بهائیان (4-1) فاضل لنکرانی


۱) آیا بهائیان
مسلمان هستند و یا کافر و نجس؟

۲) حکم سلام و دست دادن با آن‌ها چگونه است؟


۳) حکم خرید از مغازه آن‌ها و فروش چیزی به آن‌ها چگونه است؟


آیا بر سر سفره ایشان می‌توان حاضر شد و از غذای این فرقه ضاله خورد؟


باسمه تعالی

۱ ـ بهائی‌ها مسلمان نمی‌باشند بلکه کافر و نجس‌اند.


۲ ـ سلام ابتدایی به آن‌ها جایز نیست و در دست دادن و لمس آن‌ها باید مراقب احکام نجس و پاکی باشید.


۳ ـ فی حد نفسه با آن‌ها معامله کردن مانعی ندارد مگر اینکه باعث ترویج مذهب باطل آن‌ها یا تضعیف مسلمانان باشد.


۴ ـ غذای آن‌ها نجس است و خوردن آن حرام است.

  

 فتوای چهار عالم اسلامی را در مورد بهائیان بررسی کردیم حالا اگر اجازه بدهید قدری ما در مورد بیوگرافی و سابقه این دو عالم بدانیم :
(1-1) خمینی و خامنه ایی


سیّد روح‌الله مصطفوی موسوی خمینی (۱ مهر ۱۲۸۱ – ۱۳ خرداد ۱۳۶۸)


او پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، پوشش حجاب اسلامی را برای بانوان اجباری کرد؛ صدها نفر از وابستگان حکومت شاهنشاهی ایران را اعدام نمود. به فرمان او و با هدف تصفیه دانشگاه‌ها از «اساتید و دانشجویان ضدانقلاب» که به «انقلاب فرهنگی» مشهور شد، بسیاری از دانشجویان و استادان چپ، لیبرال و بهایی از دانشگاه‌ها اخراج شدند.او بسیاری از متحدان پیشین خود را سرکوب یا اعدام نمود. در تابستان سال ۱۳۶۷ بیش از ۳،۰۰۰ نفر از زندانیان سیاسی به «حکم حکومتی» او در زندان‌ها اعدام شدند. دعوت به کشتن احمد کسروی ، فتوای کشتن سلمان رشدی.
خمینی در ۲۴ اوت ۱۹۷۹ گفت : «اقتصاد مال خر است. مردم ما برای اسلام انقلاب کرده‌اند نه خربزه»

سید علی حسینی خامنه ایی (۲۴ تیر ۱۳۱۸، مشهد)


یکی از بحث برانگیزترین اتفاقات تاریخ نظام جمهوری اسلامی ایران را انتخاب سیدعلی خامنه‌ای به مقام رهبری است چرا که وی شرط اصلی برای به دست گرفتن امور رهبری یعنی مرجعیت را مطابق با قانون اساسی نداشت.
پس از انتخاب سید علی خامنه‌ای به عنوان رهبر نظام جمهوری اسلامی و در جریان اصلاح قانون اساسی که پس از رهبری وی صورت گرفت اصل صد و نهم قانون اساسی تغییر یافت تا شرط مرجعیت از آن حذف شود.

خامنه‌ای در سال ۲۰۰۹ توسط دانشگاه اسلو به عنوان دیکتاتور سال برگزیده شد.
در سال ۲۰۰۰ کمیته حمایت از روزنامه نگاران خامنه‌ای را جزء ۱۰ دشمن آزادی بیان قرار داد.
در ۲۱ فروردین ۱۳۷۶ دادگاهی در آلمان که به پرونده ترور میکونوس رسیدگی می‌کرد در طی حکمی کمیته امور ویژه جمهوری اسلامی را که سید علی خامنه‌ای یکی از اعضای آن بود، به دادن دستور این ترور متهم کرد.
نشریه نیویورک تایمز مدعی است که عبدالقاسم مصباحی یکی از افراد بلندپایه وزارت اطلاعات ایران که درسال ۱۹۹۶ به آلمان گریخت در مصاحبه‌ای با بازپرس دادگاه آمیا، که برای رسیدگی به پرونده بمب گذاری آمیا برگزار شده بود، خامنه‌ای را متهم کرد که عامل اصلی این ترور بوده و ۲۰۰ میلیون دلار ازحساب مشترک خود با احمد خمینی در بانک سوئیس را صرف این کار کرده‌است.

ده ها نفر در انتخابات سال 1388 توسط نیروهای تحت امر خامنه ایی در خیابانها کشته شدند. ندا آقا سلطان از شناخته شده ترین شهدای اعتراضات سال 1388 می باشد.



فتوای چهار عالم اسلامی را در مورد بهائیان بررسی کردیم حالا اگر اجازه بدید قدری ما در مورد بیوگرافی و سابقه این دو عالم بدانیم :

(1-2) مکارم شیرازی و فاضل لنکرانی
                
                                                                                                                                                              

ناصر مکارم شیرازی (زادهٔ ۱۳۰۵)

سلطان شکر و سولفور ایران

40 هزار تن شكر مصرفی مردم به ارزش بیست میلیارد تومان توسط یك شركت دولتی، تقدیم یكی از حلقه‌های اصلی مافیای شكر شد.
خبرنگار «بازتاب» گزارش داد: 40 هزار تن شكر مصرفی مردم به ارزش بیست میلیارد تومان توسط یك شركت دولتی، تقدیم یكی از حلقه‌های اصلی مافیای شكر شد.

دولت تاکنون مابه التفاوت بهای عرضه شکر وارداتی با شکر تولید شده را به کارخانه‌های قند می پرداخت و به این سبب کارخانه های داخلی قادر بودند با شکر ارزان وارداتی رقابت کنند، اما با اعمال نفوذ وارد کنندگان شکر، پرداخت این مابه التفاوت – بعنوان حرکت به سوی بازار رقابتی حذف شد و به واسطه‌گی آیات عظام ناصر ابوالمکارم شیرازی و محمد تقی مصباح یزدی نیاز واردات شکر کشور کاملا برطرف شد.

ناصر مکارم شیرازی یکی از مراجع اصولگرای مشهور ایرانی شامگاه پنجشنبه گفت: احکام دادگاه‌های قضایی بی‌ رمق هستند و ما از مسئولان دستگاه قضایی می خواهیم که شعبه قضایی را به سبک دادگاه‌های امیرالمومنین اداره کنند . به گزارش خبرگزاری نیمه رسمی "مهر" ناصر مکارم شیرازی شامگاه پنجشنبه در صحن جامع رضوی در جمع ده‌ها هزار نفر از زائران آستان قدس رضوی با اشاره به "جنایات مکرر اراذل و اوباش و مخدوش‌شدن امنیت جامعه"، اظهارداشت: با این روش دستگاه قضایی، مشکلات امنیت جامعه حل نمی‌شود. دیروز چاقو در چشم طلبه جوانی کردند و ضاربین به جزای خود نرسیدند، امروز شاهرگ طلبه جوان دیگری را به خاطر امر به معروف و نهی از منکر بریدند و سپس شاهرگ حیات مرد نیرومند کشور را پاره کردند. با این وضع باید منتظر حوادث ناگوار دیگری باشیم .
او خواستار اعدام بیشتر و بدون تشریفات دادگاه ها شده بود.

آیت الله مكارم شیرازی (معروف به تاجر شکر) در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا گفته بود: ما باید تفكیك جنسیتی را هم برای دین خود و هم برای پیشرفت علمی بیشتر عملی كنیم/ در آلمان این كار را انجام دادند تا به بازده علمی بیشتری دست یابند.

مکارم شیرازی در گفتگو با خبرنگار قدس آنلاین گفته بود: بی رحم ترین مردم روی زمین غربیها هستند. چرا که آنان برای تأمین منافع مادی کثیف خود حاضرند بی‌گناهان ‌را قطعه قطعه کنند.

سلطان شکر مکارم شیرازی: هیچ نیاز مالی به حکومت نداریم
مکارم شیرازی در دیدار تعدادی از فعالان عرصه فرهنگی سیاسی، نویسندگان و خبرنگاران کشور مصر تاکید کرد: «علمای مذهبی و مراجع ما در عین اینکه از حکومت و دولت حمایت می‌کنند استقلال خودشان را حفظ می‌کنند. ما هیچ نیاز مالی و غیرمالی به حکومت نداریم و در عین حال وظیفه خودمان می‌دانیم که حکومت را حمایت کنیم و چون نیازی به حکومت نداریم می‌توانیم نظارت کنیم و اگر انحرافی در جایی ببینیم با شجاعت و فورا تذکر می‌دهیم بدون اینکه هیچ واهمه‌ای داشته باشیم.

محمد فاضل لنکرانی  ، یکی از مراجع تقلید شیعه ساکن در شهر قم بود که به سال ۱۳۱۰ در قم متولد شد و در ۲۶ خرداد ۱۳۸۶ درگذشت.
لنکرانی پس از پیروزی انقلاب ایران (۱۳۵۷) مشغول به تدریس در حوزه علمیه قم شد و پس از درگذشت محمدعلی اراکی جایگاه قابل توجهی یافت. به دلیل فوت و در قید حیات نبودن و حق دفاع نداشتن نوشتن مطلب بیش از این جایز نیست و به 

همین مقدار بسنده میکنیم.



Friday, March 8, 2013

ای اهل انصاف ؛ نظری بیفکنید به یکی از هزاران صحنه شهادت بهائیان در ایران ، آيا " هل من ناظر ينظرني" بجاي " هل من ناصر ينصرني" در کربلا تحقق نيافته است؟

 ای اهل انصاف ؛ نظری بیفکنید به یکی از هزاران صحنه شهادت بهائیان در ایران ، آيا " هل من ناظر ينظرني"  بجاي " هل من ناصر ينصرني" در کربلا تحقق نيافته است؟
چند سال پيش در ايرا ن، مسلمانان متعصب، همه اعضاء يك خانواده بهائي را به وضع فجيعي به قتل رسانده و شهيد نمودند . در اين جنايت آشكار ، متعصبان مسلمان ، به مردان و زنان و حتي كودكان شير خوار نيز رحم نكردند                                 
بطوري كه در عكس ديده ميشود، سر بريده و خون آلود پدر خانواده روي سينه در كفنش نمايان است و به مادر و دختر و بچه هاي خرد سال و شير خوار نيز رحم نكرده اند

در بالاي صحنه اين عكس، يكي از منسوبين يا بازمانگان اين جنايت آشكار، با دست هاي بر زانو، ناظر اين صحنه دلخراش است ،( فقط دست ها ديده ميشود).... يا بهي الابهي

اي اهل انصاف، آيا " هل من ناظر ينظرني" به جاي " هل من ناصر ينصرني" تحقق نيافته است؟
......................................................................................
..................


http://behnazar.blogspot.com/2013/03/blog-post.html